مواد لازم
1) سواد خواندن و نوشتن براي نوشتن مشاوره، برگه راديولوژي و خلاصه پرونده
2) توانايي سوند و NG tube گذاشتن و انجام يک توش رکتال
3) مهارت اوليه در کنترل بيماريهاي پيچيدهاي مانند اسهال و سرماخوردگي
4) CPR يا به عبارت صحيحتر بالا و پايين بردن قفسه سينه بيمار
5) کنترل علايم حياتي هر ده دقيقه در مريض بدحال....
شما بعد از اين چند عمل اصلي، قادر به دريافت شماره نظام پزشکي هستيد (بعيد ميدانم که طي قريب به هفت سال پزشکي عمومي، مطلبي فراتر از اين به شما آموزش داده باشند) و اين شماره، شرط لازم و کافي براي مشارکت شما در انتخابات است.
تيپ و قيافه ظاهري
مو: بهتر است نداشته باشيد يا در صورت داشتن، محدود به ناحيه اکسيپيتال و تمپورال باشد. اصولا پزشک با مو مانند آرايشگر کچل است و وجهه خوبي بين مردم ندارد. لطفا در صورت داشتن اين نعمت الهي به ميزان وفور، جوگير نشويد و آن را به انواع مدلهاي امروزي مانند خروسي و مرغي، دم کفتري و تيفوسي درنياوريد.
شکم: بهتر است جلو باشد يا در صورت عقب بودن، با مقداري کيفوز و لوردوز دادن به کمر خود، کاري بکنيد تا بسان کوهان شتر جلو بزند. زمان آنکه انتظارات از يک پزشک به عنوان فردي خوش استيل بوده است، گذشته است و بهتر است خود را درگير اين سوسولبازيها نکنيد.
عينک: در صورت نداشتن هر کدام از اجزاي حياتي بدن (مانند قلب و ريه) اين جزء را بايد داشته باشيد. بهتر است شيشههاي آن، فرد بيننده را به ياد استکان هنگام چاي خوردن بيندازد.
لباسها: اين قسمت را به سه بخش مجزا تقسيم ميکنيم:
پزشک عمومي: درآمد اندک شما، کفاف خورد و خوراک شما را هم نميدهد، چه برسد به تهيه لباس! براي همين، هر چه از گذشتگان و نياکان براي شما به ارث رسيده را با کمال رضايت بپوشيد. روزي هزاران مرتبه خدا را شاکر باشيد که آنها همسايز شما باشند. اگر نباشند، راهکاري ديگر پيشروي شما نيست.
پزشک متخصص: وضعيت شما بهتر است، اما آنقدرها هم کفايت نميکند که از برندهاي درجه يک اروپايي استفاده کنيد. بهتر است راضي به مارکهاي ايراني باشيد. وضعيت يک پزشک عمومي را همواره سرلوحه زندگي خود قرار دهيد.
پزشک فوقتخصص: آنقدر پول داريد که نميدانيد آن را چگونه خرج کنيد، متاسفانه در کنار پول، مقداري سليقه نيز لازم است. به ياد داشته باشيد بلوز آبي يا کراوات جيگري، حتي اگر از بهترين مارکها هم باشند، تناسبي با همديگر ندارند. دقت کنيد که در سن پنجاه سالگي، فرصت مناسبي براي ياد ايام جواني کردن نيست و بيخيال شلوار بگي بشويد.
جمعآوري راي
بعد از عمري تيتپو کردن مريض در بيمارستانهاي دولتي، خوب ميدانيد که براي افزودن آراي خود، چگونه دل همکارتان را به دست بياوريد. لطفا به چند نکته دقت بفرماييد:
• خاک پاي مردم بودن، برخلاف انتخابات مجلس و شوراها، به هيچ عنوان در اين زمينه جوابگو نميباشد، چون اگر شما در اين حالت باشيد، يعني در جبهه مخالف پزشکان هستيد. هنوز فراموش نکردهايد که در انتخابات نظام پزشکي شرکت ميکنيد.
• اکنون فرصت مناسبي براي غصه خوردن درباره فرصتهاي از دست رفته گذشته نيست (براي مثال چرا فرزندانم، به جاي پزشکي، مهندسي خواندهاند و امروزه نميتوانند به من راي بدهند يا اينکه چرا در دوران دانشجويي، به جاي خرخواني، به دنبال جمعآوري دوستان بيشتر براي روز مبادا نبودهام) بشتابيد و با استفاده از فن بيان، آنگونه که مرتاض هندي با نواي سحرآميز، مار را از جعبه خود بيرون ميکشد، پزشکان را براي راي دادن به خود ترغيب کنيد.
• در وعدههاي انتخاباتي خود، سعي کنيد همه چيز را براي افزايش قرار دهيد، از جمله افزايش حقوق پزشکان، افزايش زير ميزي، افزايش مريضان و ...
• بهتر است در بعضي زمينهها وارد مباحث تخصصي شويد مانند هماهنگي براي افزايش فستفود براي افزايش آمار سکتههاي قلبي و يا هماهنگي براي افزايش توليد ماشين ايراني براي افزايش آمار شکستگي در حين تصادفات.
• سرکوب کردن تمام کارهايي که در گذشته در اين سازمان انجام ميشده است، بايد جزو شعارهاي اصلي شما باشد. مطمئن باشيد که هيچ کس از وضعيت امروزه نظام پزشکي در ايران راضي نيست. شما ميتوانيد ادعا کنيد با يک ورد سحرآميز يا معجزه، ميتوانيد نظام پزشکي ما را در حد آمريکا و کانادا، ارتقا بخشيد.
معامله پاياپاي: ميتوانيد اين طرح را به عنوان آخرين تير در طپانچه خود نگه داريد و با شليک آن در لحظات آخر، تمامي رقيبان را از ميدان به در کنيد. با توجه به حق ويزيت ناچيز پزشکان در برخي شهرستانها و روستاها و توجه به افزايش پلکاني صعودي قيمت کالاهاي اساسي، طرح معامله پاياپاي را مانند قرون وسطي، ميتوانيد رواج دهيد. بعضي نمونههاي احتمالي مطرح ميشود:
سرماخوردگي: يک ران مرغ
اسهال: يک ران و يک نيمه مرغ
آپانديسيت: يک مرغ کامل و يک پرس کله و پاچه
رينوپلاستي: گوسفند کامل
شام: مهمترين قسمت! شما ميخواهيد رأي جمعآوري کنيد و هنوز از خساست به جا مانده از دوران دانشجويي دست برنداشتهايد؟ مطمئن باشيد که اگر راي دهندگان احتمالي را مهمان شام پاويون بيمارستان بکنيد، همان دو عدد راي ناقابل را هم از دست خواهيد داد.
روز انتخابات
بايد مانند زبلخان که به هر وسيلهاي براي شکار طعمههاي خود متوسل ميشد، در محل انتخابات کمين کرده و تور شکار خود را براي به دام انداختن هر پزشکي که از آن حوالي رد ميشود، پهن کنيد و از راي دهندههاي قبلي خود آنگونه که مادري از نوزاد پرهترمش مراقبت ميکند، محاظت کنيد تا بتوانيد به کوري چشم دشمنان، محصول دسترنج خود را بچشيد.
بعد از انتخابات
اگر فکر ميکنيد که تنها در انتخابات رزيدنتي تقلب صورت ميگيرد، بسيار ساده تشريف داريد. به علت داشتن حق کپيرايت، از ذکر روشهاي مختلف در اين مقاله معذوريم، ولي در صورت تمايل، بعد از واريز کردن فيش مالي به حساب بانک سوئيس و فرستادن کپي آن به دفتر نشريه، ويژهنامه صد صفحهاي با تضمين 100 درصد براي شما ارسال ميشود.
در انتها
در صورت داشتن همسري پزشک، دقت کنيد که بيشتر از دو راي نياوريد، زيرا در اين صورت شک ميکند که پاي نفر ديگري نيز در ميان است و اينگونه نه تنها انتخابات، بلکه زندگي تان سياه و تباه ميشود.